روانشناسی دین

زمانی که شکرگزار هستیم در واقع تصدیق می کنیم که منبع نیکی و خوبی در زندگی مان وجود دارد💛

روانشناسی دین

زمانی که شکرگزار هستیم در واقع تصدیق می کنیم که منبع نیکی و خوبی در زندگی مان وجود دارد💛

نظر ویلیام جیمز راجب روانشناسی دین

پنجشنبه, ۹ دی ۱۴۰۰، ۰۶:۲۰ ب.ظ | | ۰ نظر

ویلیام جیمز علم ودین را در اهداف وروشهای مشترک و مشابه دانسته ، استفاده از یکی را مانع بودن از دیگری نمی داند . هر دوی دین و دانش ، برای کسی که بتواند از هر یک از این دو عملا استفاده کند ،کلیدهایی برای باز کردن قفل خزانه جهانند و الیته استفاده یکی ،مانع استفاده دیگری نمی شود.جیمز تاثیر خداوند بر انسان را اینگونه ترسیم می کند :اگر از من بپرسند وجود خداوند چگون ممکن است در حوادث و رویدادهای بشری تغییری را سبب شود ، به سادگی جواب می دهم. با اتصال بشر در موقع دعا ، وبخصوص وقتی عالم ماوراء حس ، قلب آدمی را لبریز می کند ، آنچه آدمی در این موقع احساس می کند این است که اصلی روحانی که به یک معنا از اوست ودر عین حال از او جداست، در مرکز نیروی شخصی او اثری زندگی بخش می گذارد و زندگی نوینی به او می بخشد، به طوریکه با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست .

روش جیمز عمدتا بر اساس بررسی تجربی است واز این رو کتاب انواع تجربه دینی را با ارائه نمونه های بسیار زیاد و متنوع از تجربه دینی آغاز می کند . او بیشتر بر عواطف وحالت های دینی خود جوش تاکید می کند تا تفسیر ها یا قاعده بندیهای نمادینه شده و متعارف .

جیمز با دقت و وسواس زیاد، پدیده های دینی را تا حد امکان بر اسا س اصول و قواعد علمی تبیین می کند . آخرین نکته این که جیمز ، ژرف ترین منابع و ابعاد دین را (( عواطف )) می داند و بر این اساس می گوید: دین از مقوله عواطف است ،نه عقل و برای این مطلب سه دلیل می آورد: دلیل اول: احوال دینی کیفیتی محسوس است و برای فاعل امری بی واسطه به نظر می رسد ،نه نتیجه استنباط و تذکر آگاهانه. دلیل دوم: مردم غالبا از براهین عقلی در باب دین متاثر نیستند،عقاید و آموزهای دینی ،نشان دهنده خواستگاه های عمیق تری در احساس و تجربه هستند .اگر تجربه دینی نتوانداعتبار کافی برای عقاید فراهم کند ،احتمالا براهین عقلی قانع کننده نخواهند بود.

دلیل سوم: جیمز مدعی است مروری بر سنتهای دینی گوناگون ،عقاید و مفاهیم دینی بسیار متنوعی را نشان می دهد ،در حالی که احساسات و سلوکی که منشا و مبنای چنین تنوع عقلانی است ثابت است.در نتیجه برای درک ویژگی تجربه دینی و وجه مشترک سنتهای گوناگون ،باید احساس و تجربه را بررسی کرد،نه عقاید و تعالیم را.جیمز می گوید: اگر بخواهید گوهر دین را درک کنید،باید به احساسات و سلوک که عناصر ثابت تر هستند توجه کنید.هسته مشترک همه ادیان که برای آن دلیل اقامه می کنند دو چیز است :احساس این که نقصی در ماست و احساس این که این نقص با ارتباط با یک قدرت برتر که از آن آگاهیم بر طرف می شود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی